واژه مـِـیکر vaje maker
کیبورد : جا دکمه ، موس تخته ای
پرینتر : چیز کِش ، ملا بنویس ، خانوم نقاشی
سوهان : خاش خاشی ، بمالامال ، صابون
اِسپری : تــُـف کن دستی ، پاچان ، پـــِــسدان
کیبورد : جا دکمه ، موس تخته ای
پرینتر : چیز کِش ، ملا بنویس ، خانوم نقاشی
سوهان : خاش خاشی ، بمالامال ، صابون
اِسپری : تــُـف کن دستی ، پاچان ، پـــِــسدان
دوپینگ : بیشتر از پینگ و کمتر از سه پینگ/قوّتو/بترکون/رُستمانی/این مواد خشن در مسابقات داخلی غیرمجاز به حذف غیر می باشند/خدا قوت/محسن نامجو/
سانسور: اصل کلمه وارداتی است و در داخل استفاده فجیعی دارد/آنچه بعضی ها می کنند و بعضی ها می شوند/ بی ارتباط با سوسمار/ چیزی که بزرگترها نمی گذارند کوچکترها ببینند و بزرگترترها نمی گذارند بزرگترها ببینند و بزرگترترترها... خلاصه همه تنها خوری می کنند/ ساقط کردن قسمت اصلی کس یا چیزی با افتخار/ قیچینه/ بُـربُـری/ به علت استفاده بیش از حد این واژه در آخرین فیلم مهرجویی آنرا تبدیل کرد به علی سانسوری /
مدرک دکترا : کاغذ پاره ای که با داشتن آن علم آدمیزاد بطور ناخودآگاه افزایش میابد/ ابوعلی سینا نداشت اما کردان داشت/ همه وزرای کابینه دکتر احمدی نژاد دارند ولی نمی دانیم چه جوری؟!؟!!/ " هرکس دکتر خودش است " پس همه ما آنرا داریم اما بعضی افاده ای ها در خیابان پلاکارت هم می زنند/مثال بلامناقشه: به روباه گفتن مدرکت کو ؟ گفت: دمم /
یارانه: مانند رایانه من درآوردی است/ ینجه ای که از پالان خود خر در آورند ودر دهن خر گذارند و خرخاک بر سر حال کند/ چیزی که دولت قرار است با آن بازی بازی کند تا مردم راضی راضی شوند /
هویج : دوره میدونه/ خیاری پرتقالی رنگ که با اِپی لیدی بی گانه است/ باقالی پلوی خرگوش ها/ گاهی در مسابقات رو کم کنی به هفت-هیچ هم گفته می شود/ جوادی ها طلبه ی آب آن همراه بستنی اند/ میوه ای مقوی برای چشم چران ها که به همین خاطر نصف بیشترش زیر زمین است/
اتو = صافکار ، داغان ، چروکچین
فندک = آتیشو ، روشنک
آنتن = راستکی ، سیخو ، میلواره
بُرُس = سرکش ، خارخاری
جوراب = کف پوش ، شلوارک ، زیر کفشی ، بوگیر ،
کلاه = سر بسته ، مو توش ، گرمسَر ، کله کِشـَـک