واژه مـِـیکر vaje maker

اِسپیکر : آهنگران ( مخفف آهنگ در آن ) ، هدفون رومیزی ، حرف درار

کیبورد : جا دکمه ، موس تخته ای

پرینتر : چیز کِش ، ملا بنویس ، خانوم نقاشی

سوهان : خاش خاشی ، بمالامال ، صابون

اِسپری : تــُـف کن دستی ، پاچان ، پـــِــسدان

مطلبی که قرار بود گویا پارسال برای 40 چراغ بفرستم که واقعا نمی دانم فرستادم یا نه

دوپینگ : بیشتر از پینگ و کمتر از سه پینگ/قوّتو/بترکون/رُستمانی/این مواد خشن در مسابقات داخلی غیرمجاز به حذف غیر می باشند/خدا قوت/محسن نامجو/

سانسور: اصل کلمه وارداتی است و در داخل استفاده فجیعی دارد/آنچه بعضی ها می کنند و بعضی ها می شوند/ بی ارتباط با سوسمار/ چیزی که بزرگترها نمی گذارند کوچکترها ببینند و بزرگترترها نمی گذارند بزرگترها ببینند و بزرگترترترها... خلاصه همه تنها خوری می کنند/ ساقط کردن قسمت اصلی کس یا چیزی با افتخار/ قیچینه/ بُـربُـری/ به علت استفاده بیش از حد این واژه در آخرین فیلم مهرجویی آنرا تبدیل کرد به علی سانسوری /

مدرک دکترا : کاغذ پاره ای که با داشتن آن علم آدمیزاد بطور ناخودآگاه افزایش میابد/ ابوعلی سینا نداشت اما کردان داشت/ همه وزرای کابینه دکتر احمدی نژاد دارند ولی نمی دانیم چه جوری؟!؟!!/ " هرکس دکتر خودش است " پس همه ما آنرا داریم اما بعضی افاده ای ها در خیابان پلاکارت هم می زنند/مثال بلامناقشه: به روباه گفتن مدرکت کو ؟ گفت: دمم /

یارانه: مانند رایانه من درآوردی است/ ینجه ای که از پالان خود خر در آورند ودر دهن خر گذارند و خرخاک بر سر حال کند/ چیزی که دولت قرار است با آن بازی بازی کند تا مردم راضی راضی شوند /

هویج : دوره میدونه/ خیاری پرتقالی رنگ که با اِپی لیدی بی گانه است/ باقالی پلوی خرگوش ها/ گاهی در مسابقات رو کم کنی به هفت-هیچ هم گفته می شود/ جوادی ها طلبه ی آب آن همراه بستنی اند/ میوه ای مقوی برای چشم چران ها که به همین خاطر نصف بیشترش زیر زمین است/

واژه مـِـیکر vaje maker

سشوار = سر گرمی ، بادبزن ‌‌، موصافر

اتو = صافکار ، داغان ، چروکچین

فندک = آتیشو ، روشنک

آنتن = راستکی ، سیخو ، میلواره

بُرُس = سرکش ، خارخاری

جوراب = کف پوش ، شلوارک ، زیر کفشی ، بوگیر ،

کلاه = سر بسته ،  مو توش ، گرمسَر ، کله کِشـَـک