" راستشو بخواید منم بیشتر دوست دارم ". کاریکلماتور هم برای خودش دنیایی دارد اما بنده

 زیادِ زیاد هم علاقه ای به آن ندارم ، دلیلش حالا بماند . ولی به هم معنی نوشتن و ساخت

 لغت های مترادف که آن هم شاید بشود نوعی کاریکلماتور در نظر گرفت کشش بیشتر و

 بیشتری دارم. باری ، تصمیم دارم در این وبلاگ از هر دو نوع یاد شده نوشته هایی بگذارم.

 شما هم اگر خواستید در بخش نظر ها از اینگونه کاریکلماتورها بنویسید و یا مترادفِ طنز لغات

 آمده در اینجا را تکمیل کنید.پس امیدوارم موفق باشیم.


نمی دونم ، شاید بعضی هاشون رو نشه گفت کاریکلماتور آخه تشخیصش ... . آقا ما مرده شوریم کاری نداریم یارو می ره بهشت یا جهنم ، شمام ماستتو بخور .

به حیاط گفتن کی تو رو تر و خشک می کنه ، گفت : همین آفتابه .

سر به هوا تر از زرافه من که ندیدم .

"لاله و لادن" مانکن های چسب دوقلو بودن . ( روحشان شاد)

تقصیر مرغداره بود که مرغه هیچوقت تخم نداشت به خروسه بگه چقدر بدصداست .

دکتر حسابی واقعاً آدم حسابی بود .

از هر دستی بدی از همون دست می گیره .